بررسی مضامین مورد نظر اهل بیت علیهم السلام
مضمون یابی از مقتل
جلسه اول
هدف از برپایی این محفل این است که بررسی کنیم چه مضامینی مورد نظر اهل بیت(علیهم السلام) است. چه مضامینی باید در اشعار بیان میشد اما مورد غلفت واقع شده است و اینکه این مضامین به چه صورت باید بیان شود.
مرحوم حاج احمد آرونی متخلص به آرام دل که بنده توفیق شاگردی ایشان را داشته ام، از جمله سوخته دل هایی بود که اهل بیت (علیهم السلام) به او عنایت ویژه ای داشتند و آنچه مورد نظرشان بود را به قلب او جاری میساختند. به عنوان مثال ایشان شعری داشتند با ردیف جانم علی که بسیار دلنشین بود. شبی در عالم رویا از او میخواهند که شعری با ردیف جانم حسین نیز بسراید. ایشان همیشه به شاعران تأکید داشتند قبل از سرودن شعر حتما استغفار کنید و هرگاه مرثیه ای را به زبان شعر در میآورید، قبل از هرکسی باید خودتان با شعر بسوزید و اشک بریزید.
بنابراین ما باید در حد توان به آنچه که مورد نظر اهل بیت (علیهم السلام) است، پی ببریم و در سرودن اشعارمان به کار بندیم.
برای رسیدن به این مهم دو راه پیش رو داریم.
راه اول این است که مانند شاعرانی چون مرحوم آرام دل و حاج نادعلی کربلایی و ... به درجه ای از اخلاص و عشق برسیم که حضرات ال ا... عنایت ویژه ای کنند و به ما سوز درونی عطا کنند و آنچه که مورد نظرشان است را به قلب به ما جاری کنند. راه دوم که خود مقدمه ای برای رسیدن به راه اول است این است که احادیث و روایاتی که از ایشان به ما رسیده است را مورد مطالعه و بررسی دقیق قرار دهیم تا با تأکیدات و سنت ایشان آشنا شویم.
اگر بخواهیم به بیانی دیگر دل سوختگان آستان آل ا... را با دیگران تمیز دهیم میتوانیم آنها را راوی تجربه و دیگران را راوی واقعه معرفی کنیم. ایشان با روضه زندگی کرده اند و تا وقتی روضه ای را درک نمیکردند به زبان جاری نمیساختند.
به عنوان مثال مرحوم نادعلی کربلایی (پدر سه شهید) میفرمود: من ذره ای از مصیبتی که امام حسین در داغ علی اکبر متحمل شد را چشیده ام و زمانی که در این مصیبت شعری میگویم یا روضه ای میخوانم، این آه از نهاد من بر میآید.
در روایتی از حضرت رسول آمده است:
« إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةٌ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَنْ تَبْرُدَ أَبَداً »(مستدرک الوسائل، ج 10ص 318)
شهادت امام حسین علیه السلام در دلهای افراد با ایمان آتش و حرارتی ایجاد میکند که هرگز خاموش نخواهد شد.
این حرارت مکنون زمانی هویدا میشود که ما داغ بزرگ عاشورا را در قلب خود احساس کنیم و در مرثیهی جانسوز سیدالشهدا چون شمع قطره قطره بسوزیم.
بخش دوم
برای آنکه در سرودن شعر مرثیه به مضمونهای درست و همچنین سوز دل دست یابیم، باید جلوه ای از آن مصیبت را درک کنیم.
به عنوان مثال برای سرودن شعر در مرثیهی حضرت رقیه(س) رفتار یک دختر سه ساله با پدرش را با دقت زیر نظر بگیریم.
گاه پیش میآمد که شاعری، نزد مرحوم آرام شعری میخواند و ایشان از شاعر میپرسید: چقدر برای این شعر گریسته ای؟ و شاعر در پاسخ میگفت هیچ اشکی نریخته ام یا بسیار اندک گریه کرده ام. مرحوم آرام میفرمود: شدنی نیست که شاعری چنین شعری بگوید و نسوزد و اشک نریزد.
یکی از مهمترین نیازهای شاعر در سرودن شعر دل شکستگی است که متأسفانه امروزه بسیار کمرنگ شده است. یکی از راههای رسیدن به دل شکستگی، این است که با انسانهای دل شکسته نشست و برخاست کنیم. از جمله کسانی که دلشکستهی واقعی هستند و رفتار آن هان بیانگر سوز دل عظیم آن هاست، مادرانی هستند که فرزند خود را از دست داده اند. نمونه بارز این مادران، مادران شهدا میباشند. خوب است گاهی به مزار شهدا سری بزنیم و احوالات این مادران را از نزدیک مشاهده کنیم. آنقدر درجه دلشکستگی این مادران زیاد است که امام صادق(علیه السلام) در رابطه با گریه و نوحه در عزای جد بزرگوارشان حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) میفرماید:
نوحوا علی الحسین نوحَ الثَّکلی علی وَلَدِها
(بر حسین نوحه کنید، آنگونه که مادری در سوگ فرزندش نوحه میکند)
بنابراین اگر ما بخواهیم مؤثر واقع شویم، باید به این دلشکستگی و سوز درونی برسیم.
یکی دیگر از ویژگی هایی که امروزه به ندرت یافت میشود یقین به نوکری در آستان حضرات آل ا... (علیهم السلام) است. متأسفانه باور ما به اینکه خدمتگزار ایشان هستیم کمرنگ شده است. کسی که خود را نوکر بداند، بدون هیچ گونه چشم داشتی از ارباب خود، به وظیفه اش عمل میکند. اگر این یقین حاصل شود، دیگر اهل بیت(علیهم السلام) را در همهی امور زندگی خود، مقدم خواهیم دانست. چنانکه در زیارت جامعه کبیره به این ذوات مقدسه عرض میکنیم:
«و مقدمکم امام طلبتی و حوائجی و ارادتی فی کل احوالی و اموری»
((و شما را در همه احوال و امورم، پیشاپیش خواستهها و حوایج و مرادهایم، قرار میدهم.))
بسیاری از بزرگانی که موی
خود را در مسیر نوکری آل ا... (علیهم السلام) سپید کرده اند بر این باورند که اگر اهل بیت (علیهم السلام) را در تمام امورات زندگی خود مقدم بدانیم، هیچ گاه پشیمان نخواهیم شد بلکه این عمل، راه رسیدن به سعادت است.
متاسفانه موضوع مهم دیگری که امروزه زیاده دیده میشود، ادعاهای دروغین است. به عبارتی دیگر صداقت در بعضی اشعار کمتر دیده میشود. شاعران بزرگ ما همیشه آنچه را بیان میکردند که حقیقت داشت. یعنی اگر ادعایی در شعرشان بود، این ادعا برخواسته از واقعیات زندگی آنها بوده است.
دست یابی به این سه ویژگی مهم یعنی سوز درونی، یقین و صداقت نه تنها امری محال نیست بلکه با کمی زحمت و توجه به راحتی قابل دست یابی است؛ چنانکه تاکنون بسیاری به این سه ویژگی مهم دست یافته اند. از جمله آنها میتوان شهید غلامعلی رجبی را نام برد که با اعتقادی راسخ و قلبی سرشار از عشق میفرمود: یک قطره اشک در راه امام حسین (علیه السلام) را با تمام بهشت عوض نمیکنم.
بخش آخر
موضوعی که امروز در بحث مضمون یابی از مقتل، مد نظر ماست وجود نازنین حضرت علی اصغر(علیه السلام) است. کتابها و مقاتل زیادی در رابطه با واقعهی عاشورا وجود دارد که هر یک این واقعهی بزرگ را طبق مستندات و نتیجه گیری هایی تعریف کرده اند. بنده هیچ وقت مقتل یا روضه ای را تأیید یا رد نمیکنم اما در این بین در رابطه با شهادت حضرت علی اصغر(علیه السلام)، هیچ مقتلی به اندازهی مقتل علامه دربندی برایم دلنشینتر و قابل قبولتر نبوده است. ایشان کتابی دارند به نام سعادات ناصری که از همان ابتدا به شهادت سیدالشهداء (علیه السلام) پرداخته است. در قسمتی از این کتاب ایشان به شهادت حضرت علی اصغر(علیه السلام) نیز اشاره کرده اند. از جمله روضهها و مضامینی که در رابطه با حضرت علی اصغر(علیه السلام) بسیار به چشم میخورد و به گوش میرسد و اختلاف دربارهی آن بسیار است، به نیزه رفتن سر مبارک ایشان است. علامه دربندی با تکیه به برخی روایات به این نتیجه رسیده اند که این اتفاق رخ نداده است و از تحریفات تاریخ به حساب میآید. از جملهی این روایات، روایت امام محمد باقر(علیه السلام) است که فرموده اند:
"اگر قطره ای از خون علی اصغر(علیه السلام) به زمین باز میگشت، دیگر گیاهی روی زمین روییده نمیشد"
علامه دربندی با استناد به این روایت میفرماید: وقتی یک قطره خون حضرت با عالم چنین میکند، قطعا جسارت بر بدن ایشان عقوبت بالاتری را در پی خواهد داشت.
از مقام معظم رهبری نیز در رابطه با به نیزه رفتن سر مبارک حضرت علی اصغر(علیه السلام) سوال کردند و ایشان در پاسخ فرمودند: ما این موضوع را جایی ندیده ایم.
نکته ای که جا دارد بازهم متذکر شویم این است که آنچه که مورد نظر اهل بیت(علیهم السلام) در مراثی است را پیداکنیم و بر اساس آن به سرودن شعر و روضه خوانی بپردازیم.
شاعر اهل بیت نباید روی مد و جو حاکم شعر بگوید و به برخی مضامین که بارها از آن در اشعار استفاده شده است، تکیه کند. با مطالعهی دقیق مقاتل و تأمل در آنها بدون شک به مضامین جدید که اشاره ای به آنها نشده است، پی خواهیم برد. در اینجا چند نمونه از این منابع که توجه به آنها در سرودن شعر برای حضرت علی اصغر (علیه السلام) به ما کمک میکند، را نام میبریم:
1- شعری که منتسب به حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) است: «لیتکم فى یوم عاشورا جمیعا تنظرونى / کیف استسقى لطفلى فابوا ان یرحمونى» که به کیفیت آب خواستن امام حسین(علیه السلام) برای حضرت علی اصغر(علیه السلام) اشاره دارد.
2- شرح واقعه از زبان حرمله بن کاهل
3- روایت بسیار مشهور از آخرین لحظات عمر شریف امام حسن(علیه السلام) که به امام حسین(علیه السلام) میفرماید: «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» در ادامهی این روایت ایشان به روضهی حضرت علی اصغر(علیه السلام) اشاره میکنند.(وقایع الایام مرحوم خیابانی)
حرف آخر اینکه در اشعار مرثیه اشارهی مستقیم به واقعه هنر چندانی نیست. شاعر باید آنچه که اتفاق افتاده است را با نگاه یا بیان جدید و هنرمندانه بیان کند. به عنوان مثال شاعر میتواند در مرثیهی حضرت علی اصغر (علیه السلام) از زبان ایشان با حضرت رباب(س) سخن بگوید، یا کیفیت عطش ایشان را بیان کند و یا خیلی زاویههای دیگر که شاعر با تلاش خود به آنها خواهد رسید.
اولین شاعر در مصیبت حضرت علی اصغر (علیه السلام) حضرت ام کلثوم(س) است که بسیار جانسوز و در عین حال هنرمندانه شعر سرودند:
.
لَهفَ نَفسی عَلى صغیرٍ اُوامٍ / فَطَمَتهُ السِّهامُ قَبلَ الفِطامِ
وای بر حسرت نفس من! بر مصیبت طفلی که تشنه لب و عطشان بود؛ با آن تشنگی، تیرهای کین قوم ملاعین او را از شیر باز نمودند، پیش از آنکه او را از شیر باز نمایند.