توضیحاتی در مورد بعضی اوزان
عروض و قافیه
گفتیم که تقطیع یعنی قطعه قطعه کردن شعر
به دلیل تشخیص وزن آن
البته عروض دانستن انسان را شاعر نمیکند
اما هر شاعری هم عروض و قافیه را نمیداند. واین ندانستن باعث میشود یک جاهایی به مشکلاتی در سرودن برخورد کنند.
رکن یک هجایی فع میباشد که معمولا آخر مصرع قرار میگیرد مانند بلوک چینیکه آخرش هم یک چارک میگذارند.
رکن دو هجایی فَعَل میباشد که انتهای مصرع قرار میگیرد.
یک سری ارکان ما نام مختص به خود دارند اما بقیه یا نام ندارند یا نام هایشان اهمیتی ندارد.
گفتیم که
فاعلاتن را مرمل مینامند / مفاعیل را هزج / مستفعلن را رجز / فعولن را متقارب / فاعلن را متدارک
ارکان عروضی به تفکیک هجاها به شرح زیر است:
یک هجایی : فع / دو هجایی فَعَل و فَعلن / سه هجایی : فَعَلن و فاعلن و مفعولن و مفعولُ
چهار هجایی : فاعلاتن ، فاعلاتُ، فعلاتن وفعلاتُ
نکته : مفاعیل اگر پشت سر هم بیاید احساس وزن میکنید.
و 2 رکن پنج هجایی : مستفعلاتن که معادل مستفعلن فع است و متفاعلن که معادل فَعَلن فَعَل است .
به طول مثال : چهار بار متوالی متفاعلن میشود وزن این شعر :
چه شود به چهرهی زرد من نظری برای خدا کنی
یا
که سوی کسی به چشم رضا نمینگری
21 رکن بیشتر در شعر فارسی وجود ندارد همهی وزنها در شعر فارسی از تکرار ارکان یا ترکیب این ارکان ساخته میشود.
چگونه میتوانیم وزن یک شعر را تشخیص دهیم :
یک زیاد شعر بخوانیم دو هر شعری میشنوید بلادرنگ در ذهن خود وزن آن را پیدا کنید.
حالا یا منطبق با ارکانی که گفته شد میشودیا نمیشود باز هم فرقی نمیکند.
ذهنتان را ورز بدهید. به قول احمد شاملو وزن ساختن و پس و پیش کردن واژهها برای تولید یک شعر چیزی است که من اسم آ« را عرق ریزان روح میگذارم.
زهاف چیست ؟ زهاف کوچک شدن یک وزن را میگویند فاعلاتن که میشود فاعلات .
برویم سراغ تمرین تقطیع :
پیشانی تمامی شان داغ سجده داشت
-U-U- - U U - U - U - -
این شعر بر وزن مضارع است :مفعول و فاعلات و مفاعیل و فاعلن
که با حذفیات در تقطیع این طور میشود:
پیشانءی تمامئی شا داغ سجده داش
یا دل سراپردهی محبت اوست
که وزنش : فاعلاتن مفاعلن فَعَلن که این وزن خفیف نام دارد و تقریبا به گفتگوی روزمره نزدیکتر است .
مثال دیگر :
ای کریمی که از خزانهی غیب / گبرو ترسا وظیفه خور داری / دوستان را کجا کنی محروم / تو که با دشمن این نظر داری
دقیقا بر وزن وحده لا اله الا هو که هاتف اصفهانی یک ترجیع بند معروف با همین وزن دارد : چشم دل باز کن ک جان بینی ...
یا وزن چندان که گفتم غم با طبیبان که تکرار عبارت اسغفروالله وزن این شعر است .
یا مهمترین و معروفترین وزن رباعی منطبق با لاحول و لا قوه الا بالله که 23 وزن دیگر هم برای رباعی وجود دارد.
حدود 30وزن معروف در شعر فارسی وجود دارد. که غالب آن را شما که شاعرهستید احساس وزن میکنید و عامه متوجه نمیشوند.
مثلا برخی ازقصاید ناصرخسرو این گونه اند در حالی که تمام وزن هایش درست است وزن بسیار سخت و پیچیده ای دارد.
2 وزن بسیار معروف از بین این 30 وزن غالب شعرهای سعدی و حافظ است . 8 وزن هم مولوی به آن اضافه کرده که پیش از آن نبوده است .
باید بتوانیم وزنها را درست تشخیص بدهیم. یعنی لا اقل وزنهای مشهور شعر فارسی را خوب بشناسیم .
به طور مثال یک دیوان از حافظ چاپ شده که بالای هر صفحه وزن و بحر آن را نوشته است .
4 وزن بود که حافظ به آن بسیار علاقه داشته است .
یک – فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (فعلات ): نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد.آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست.
دو- مفاعلن فعلاتن مفاعلن فَعَلن(فعلن، فعلات) : منم که شهرهی شهرم به عشق ورزیدن /صلاح کار کجا و من خراب کجا ..
سه – وزن مضارع: مفعول و فاعلات و مفاعیل و فاعلن : صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن ./ ای پیک پی خجسته که داری ..
چهار – فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن : یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
پنج- مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن : الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها / دلا نزد کسی بنشین که اواز دل خبر دارد
شش- مفاعیلن مفاعیلن فعولن : سحر گه رهروی در سرزمینی ..
هفت- مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن یا مستفعلن فعولن مستفعلن فعولن
دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را
راهی بزن که آهی با ساز آن توان زد
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
رو سر بنه به بالین تنها مرا رهاکن
هشت – مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن : ما درس سحر در ره میخانه نهادیم/ آن ترک پریچهره دوش از بر ما رفت
نه – فاعلاتن (فعلاتن) مفاعلن فعلن : چشم دل باز کن که جان بینی / دل سراپردهی محبت اوست
ده – مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن : سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند/ تاب بنفشه میدهد (می برد ) طرهی مشک سای تو
در جلسه بعد 13 وزن دیگر را هم به این اوزان اضافه کرده و توضیحاتی درباره 8 وزن ابتکاری مولوی خواهیم داد.