عروض و قافیه - سعید بیابانکی - جلسه دوم
گفتیم که وزن تکرار منظم هجاهاست. یک تعدادی ریتم پشت سر هم و در یک فرمول منظم
وزن در ملل مختلف و اقلیم های مختلف متفاوت است
بعد در رابطه با علم عروض صحبت کردیم و یک تعدادی اصطلاح را تعریف کردیم
تقطیع را گفتیم که یعنی قطعه قطعه کردن یک بیت که آیا این وزن به لحاظ عروضی درست هست یا نیست.
خیلی وقت ها که شما یک بیت را می نویسید ودر نوشتن یک هجای کوتاه بنظر می آید
به طور مثال : به نام خداوند جان و خرد : که در اصل به نام خداوند جان و خرد است و دو هجا در آن به ظاهر کوتاه است ولی در اصل بلند است .
تعداد هجاها ی یک بیت مساوی است با تعداد مصوت ها
در بیت مذکور وزن می شود: فعولن فعولن فعولن فعول
این نکته را هم باید متذکر شد که هجای کشیده وجود ندارد یا هجا کوتاه است یا هجای بلند
حرف ن هم وقتی ساکن باشد و با یک هجای بلند ترکیب شود خوانده نمی شود. و خاصیتش این است که کمسی از طول هجای قبلی کم می کند .
مثل باران ، سکون ، زمین در حالی که سکوت یا ضمیر هجای بلند ی یا و طور دیگری ادا می شود
کلمه دوست بستگی دارد که در کجای شعر ادا شود ولی در اکثر مواقع خوانده نمی شود
مثلا حافظ می گوید : حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست
بعضی وقت ها هست که ت متحرک است
به طور مثال : دوست من دیدنش آسان نبود پنجره اش روبه خیابان نبود
باید اینطور خوانده شود دوسُت من دیدنش ..
یا ریخت می شود ریخُت
ما در عروض مدرن هجای کشیده نداریم.
مبحث جلسه امروز ارکان شعر فارسی
منظور از رکن چیست ؟
به کوچکترین واحد وزن رکن گفته می شود . که تکرار منظمش تولید وزن می کند.
در عربی افعال وعبارات را با ف ع ل می سنجند. ارکان عروض هم همین طور است.
ارکان عروض یا به صورت یک هجایی تا پنج هجایی
کوچکترین واحد وزن فع است . که یک هجاست .
همین فع را اگر شما تکرار کنید احساس ریتم و آهنگ می کنید.
حال می رویم سراغ دو هجایی را که دو تا بیشتر نداریم .
یک: فَعَل دو: فَعَلُن
_ _ / _U
سه هجایی ها:
یک- فَعَلُن / دوـ فاعلن / سه ــ فعولن / چهارــ مفعولن (که خیلی رایج نیست ) پنج ـ مفعول
وقتی وزن در یک بیت 8 رکن داشته باشد می شود مثمن
وقتی وزن در یک بیت 6 رکن داشته باشد می شود مسدس
وقتی 4 رکن داشته باشد می شود مربع
مثال از حافظ : چندان که گفتیم غم با طبیبان ... که مربع است و 4 رکن دارد.
فاعلن فاعلن فاعلن فع : را متدارک می گویند
فعلون فعولن فعولن فعولن : را متقارب می رگویند.
چهار هجایی ها :
که یک رکن اصلی دارد و بقیه از رکن چیزی کم شده است
یک – فاعلاتن که بحر رمل می گویند
دو- فاعلات که تکرار 3 بارشعری با این وزن فاعلات فاعلات فعلات
تا تو بامنی زمانه با من است (هوشنگ ابتهاج )
سه ـ فعلاتن به تکرارمی شود همین وزن : نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد..
چهار- فعلات که ترکیب آن با فاعلاتن می شود این وزن فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن :
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را .. سر آن ندارد امشب که بر آید آفتابی
اینجا به چند قاعده اشاره می کنم :
فعولن :متقارب / فاعلن :متدارک / فاعلاتن : رمل/ مفاعیلن: هزج / مستفعلن : رجز
در هجای کوتاه بیش از دو هجا پشت سر هم نداریم
در هجای بلند بیش از سه هجا پشت سر هم نداریم
فع و فعل معمولا یک هجا و دو هجا معمولا آخر وزن می آید.
ارکانی که به هجای کوتاه ختم می شود
مفعول مستفعل مفاعیل و برای آخر مصراع استفاده نمی شود.
بیشتر وزن های شعر فارسی نهایتا چهار هجایی است
کلمه رمل به معنی حصیر بافتن است وزن هایی که مثل هم هستند متحد الارکان و متفق الارکان هستند
مثل مفاعلین مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
متناوب الارکان : مفاعلن فعلاتن 2 بار
مثل : منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن
حالا با بهم ریختن وجابه جاکردن اوزان وزن ها جای خود را به هم دیگر می دهند :
فاعلاتن :علاتن فا که می شود همان مفاعیلن
تن فاعلا : که می شود مستفعلن
پایان جلسه دوم