حسن مطلعی برای یک شاعر جوان
نگاهی به مجموعه شعر حسن مقطع اثر محمدعلی بیابانی (انتشارات آرام دل)
در مواجهه با هر مجموعه شعر، یکی از نکاتی که در بادی امر باید مورد توجه قرار گیرد، این است که بدانیم هدف شاعر از سرایش اشعار کتاب چه بوده است. گاه شاعر تجربه های عاشقانه و حالات حسی خود را با ما در میان می گذارد و سخن از خط و خال معشوق می کند، گاه دغدغه های اجتماعی و بعضا سیاسی خود را در قالب کلامی موزون بیان می کند و گاهی هم سخن از عرفان و زهد و ستایش جهان آفرین است. در این میان گاهی هم شاعر، به ستایش و مدح حضرات آل الله می پردازد و یا شعر خود را به سوک و مرثیت این بزرگواران اختصاص می دهد. در این جا نکته ظریفی وجود دارد که حائز اهمیت است و آن این است که پاره ای از اشعاری که اختصاص به این وجودهای ذی جود دارد، برای استفاده در مجالس مذهبی و هیئات سروده می شوند و هدف شاعر از سرایش این کلمات به نظم کشیده شده، بعد از عرض ارادت به محضر این بزرگواران، این است که شعرهایش در مجالس مذکور استفاده شوند که عمده این اشعار بوسیله مادحین اهل بیت (ع) مورد استفاده قرار می گیرند.
شعر محمدعلی بیابانی از این دسته است. یعنی شعرهایی که برای استفاده در هیئت های مذهبی سروده شده اند. این موضوع نه تنها در شعرها بروز و ظهور روشنی دارد بلکه خود شاعر هم در مقدمه واره ای که در ابتدای کتاب دارد به آن اشاره دارد و می نویسد :
»مقصود اصلی این ابیات، خود شاهد است که نیتی در انتشار این آثار نیست مگر استفاده از آنها در مجالس آل الله علیهم صلوات الله«
در مجموعه شعر «حسن مقطع» ما با شعرهایی مواجهیم که دو ویژگی شاخص دارند: اول اینکه تمامی اشعار مجموعه، اختصاص به موضوع مهدویت و حضرت صاحب الزمان (عج) دارند. این شعرها در مناسبت های مختلف نظیر محرم و فاطمیه سروده شده اند و به همین علت هم در برخی شعرها رد پای این مناسبت ها دیده می شود.
دوم اینکه شعرهای این مجموعه برای استفاده مادحین سروده شده اند و به همین علت زبانی ساده و روان دارند. به لحاظ زبانی و ساختاری در اشعار کتاب تعقید و پیچیدگی دیده نمی شود و با توجه به همان موضوع «هیئتی بودن» شعرها غالبا عوام فهم هستند و مستمع و مخاطب به راحتی با مضامین ارتباط برقرار می کنند.
در اینجا یک نکته مطرح می شود و آن این است که با توجه به عوام فهم بودن اشعار، آیا میتوان گفت که مفاهیم و شیوه بیان آنها، شیوه نازلی ست و بیان در شعرها با سستی و ضعف زبان مواجه است یا خیر؟
باید گفت که این نکته اجتناب ناپذری است که توجه به شرایط هیئت و فرهنگ شعری و زبانی آن، گاه شاعر را به سمت نظم سوق دهد. مانند ابیاتی چون:
آیا زمان آمدنت در سپاه تو
سهمم پلاک و چفیه و سربند می شود؟
یا
دست ما نیست بوالله که هرجا هروقت
حرف شش گوشه می آید، دلمان میخواهد
یا
امشب مرا بخاطر جدت علی ببخش
آقا که راضی از دل نوکر شود، بس است
این بیت ها و بیت های مانند این، را در بررسی این مجموعه می توان مورد نقد قرار داد. هرچند که شاید در هیئت های مذهبی همین ابیات منظوم هم بسیار مورد تایید و تمجید قرار گیرند.
اما در بین شعرهای مجموعه می توان ابیات درخشانی یافت که شاعرانگی نیز در انها به وفور یافت شوند:
اشک چون باده نابی ست که سرمستی آن
با وجود همه شوری آن، شیرین است
با جمعه سال آمد و با جمعه می رود
با این حساب آمدنت هم بعید نیست
مگیر خرده اگر منتسب شدیم به تو
چرا که دور و بر گل همیشه خار پر است
در کل می توان محمدعلی بیابانی را یکی از امیدهای شعر هیئت دانست و «حسن مقطع» او را حسن مطلعی برای آینده شعری اش، اگر بیش از پیش به بعد آکادمیک شعر و صور خیال در آن توجه کند و علاوه بر عوام فهم بودن، «خواص پسند»ی را نیز در دستور کار طلع روانش قرار دهد - چه بعضی بیت ها و غزل ها در این مجموعه شاهدان خوبی هستند برای اثبات این مدعا که شاعر، به صور خیال آشناست و توانایی خلق آنها را نیز به خوبی دارد - . این چنین باد!
پیمان طالبی